فال

قالب وبلاگ

قالب وبلاگ

اس ام اس عاشقانه

 
اخبار سینمای جهان
صفحه نخست             مدیر وبلاگ            پست الکترونیک         آرشیو مطالب         قالب وبلاگ
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب

کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام جو

Captain America: The First Avenger

کاپیتان بی بو و خاصیت!

کارگردان: جو جانستون

بازیگران: کریس ایوانز – هیلی اتول – تامی لی جونز – هوگو ویوینگ – استنلی توسی

مدت زمان: 124 دقیقه

درجه نمایشی: PG-13

ژانر: اکشن / ماجرایی / هیجانی/ سوپرقهرمانی

امتیاز: 6

محصول سال 2011

خلاصه داستان و توضیحات

فیلم کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام جو در حکم مقدمه ای برای ورود فیلم انتقام جویان است; فیلمی که قرار است در سال 2012 همچون یک پدیده ی عظیم سینمایی و چه بسا چند رسانه ای رونمایی شود. کاپیتان آمریکا که با یک بودجه ی گزاف صد و چهل میلیون دلاری ساخته شده از محصولات استودیویی «مارول» است.

این استودیو وعده داده که دوستداران فیلم های سوپر قهرمانی در فیلم انتقام جویان شاهد حضور دسته جمعی سوپرقهرمان های مورد علاقه شان – از هالک و مرد آهنی تا تور و کاپیتان آمریکا و ... – خواهند بود. برنامه ریزی مارول به این ترتیب بوده که تا قبل از اکران عمومی انتقام جویان تک تک سوپر قهرمان های این فیلم در فیلم های مستقل مربوط به خود حضور بیابند. کوین فیگ تهیه کننده ی مورد اعتماد مارول, برای ساختن این فیلم ها مجموعه ی متنوعی از کارگردان ها را به کار گرفته است. به این ترتیب کاپیتان آمریکا آخرین تیزر برای گرم کردن بازار چند میلیارد دلاری فیلم انتقام جویان است. در پایان تیتراژ نهایی کاپیتان آمریکا به تماشاگران نوید داده می شود که کاپیتان به زودی باز خواهد گشت, که اشاره ای است به حضور این کاراکتر در فیلم آتی انتقام جویان.

کاپیتان آمریکا کاراکتری است که برای اولین بار در سال 1941 در قالب یک کامیک بوک عرضه شد. سال 1941 جنگ جهانی دوم با تمام قدرت در قاره ی اروپا در جریان بود. آمریکایی ها در این زمان در آستانه ی ورود به جنگ برای نجات دموکراسی های غربی بودند. شور میهن پرستی در این سال ها در آمریکا در اوج خودش بود و کاراکتر کمیک بوکی کاپیتان آمریکا, به عنوان یک سوپر قهرمان شدیدا میهن پرست که حامی صددرصد آرمان های آمریکایی است, زاده ی چنین شرایطی بود.

گرچه تصور چنین کاراکتری در اوایل دهه ی چهل میلادی دشوار نیست اما در دوران حاضر که تشت آرمان گرایی آمریکایی از بام افتاده است به دشواری می توان چنین سوپر قهرمان سوپر میهن پرستی را تصور کرد و از همین روست که حتی نام این فیلم و نام این کاراکتر کمی عجیب و غریب به نظر می رسد!

فیلم با صحنه ای که مربوط به زمان حاضر است آغاز می شود. در پی پیدا شدن سپر محافظ کاپیتان آمریکا در آب های منجمد اقیانوس, فیلم به سال 1942 رجعت می کند. آمریکایی ها و آلمانی ها هر یک جداگانه در تلاش هستند تا با استفاده از یک سرم ویژه, انسان های معمولی را به جنگجویان شکست ناپذیر و همه فن حریفی تبدیل بکنند. در اردوی آلمان ها, دانشمندان نازی با تزریق سرم ویژه به یک ژنرال سابق به اسم یان اشمیت (هوگو ویوینگ) کاری کرده اند که این فرد مبدل به موجودی خبیث و تشنه ی قدرت بشود; موجودی به مراتب خطرناک تر و خبیث تر از آدولف هیتلر. همزمان در اردوی آمریکایی ها, یک دانشمند آلمانی پناهنده شده به آمریکا, دکتر آبراهام ارسکین (استنلی توسی), قصد ندارد اشتباه آلمانی ها را تکرار کند. او دنبال یک آدم مناسب می گردد تا از قدرت های تازه به دست آورده ی خود به نحو مسئولانه ای استفاده بکند. ارسکین نهایتا این فرد را پیدا می کند. استیو راجرز (کریس ایوانز), جوان لاغر و ضعیفی است که در آرزوی پیوستن به ارتش کشورش به سر می برد.

متاسفانه زمانی که راجرز برای ثبت نام به ارتش مراجعه می کند در معاینه های پزشکی رد می شود و تقاضایش برای پیوستن به ارتش مورد قبول قرار نمی گیرد. اما دکتر ارسکین تشخیص می دهد که این جوان میهن پرست بهترین فرد برای تزریق سرم ویژه به بدن اش است. راجرز پیشنهاد ارسکین را می پذیرد و به این ترتیب سرم ویژه به بدن وی تزریق می شود و تحت انواع اشعه ها قرار می گیرد. دیری نمی گذرد که این جوان لاغر و ضعیف مبدل به یک سوپر قهرمان می شود; سوپرقهرمانی به اسم کاپیتان آمریکا. در ادامه ی ماجرا ماپیتان آمریکا به جنگ رقبای آلمانی خود می رود و ...

 

کاپیتان آمریکا هیچ خصوصیت تازه ای ندارد جز تکنیک جلوه های ویژه ای که کریس ایوانز را به شدت لاغر کرده تا مناسب ایفای نقش استیو راجرز لاغر مردنی باشد. تقریبا هیچ مضمونی در فیلم وجود ندارد که ما قبلا در فیلم های سوپر قهرمانی ندیده باشیم. سوپرقهرمانی که فیلم ارائه کرده خیلی کلیشه ای و ملال آور است. بر خلاف سوپر قهرمان هایی مثل بتمن و مرد عنکبوتی که درگیری های درونی و احساسی خاص خودشان را داشته و دارند, کاپیتان آمریکا کوچکترین مشکل و تضاد درونی ای ندارد و همین ویژگی, که در دهه ی سفید و سیاه چهل میلادی مطلوب و مورد پسند همگان بود, باعث شده که این کاراکتر به موجودی ملال انگیز و بی بو و خاصیت تبدیل شود./


منبع :دنیای سینما                                                                ویرایش:اخبار سینمای جهان

شنبه 30 مهر 1390برچسب:, :: 17:56 ::  نويسنده : علی ملکی

ظهور سیاره میمون ها

 

Rise of the Planet of the Apes

مرحله تولید: درحال اکران

کارگردان : Rupert Wyatt

نویسنده : Pierre Boulle ، Rick Jaffa

بازیگران :

James Franco  ...  Will Rodman

Freida Pinto  ...  Caroline Aranha

John Lithgow  ...  Charles Rodman

Brian Cox  ...  John Landon

ژانر :اکشن/حادثه ای، درام و علمی تخیلی/ فانتزی

مدت زمان فیلم: ۱ساعت و ۵۰ دقیقه

تاریخ اکران: ۵ آگوست ۲۰۱۱

درجه سنی :  PG-13( مناسب برای افراد بالای 13 سال)

محصول: ایالات متحده امریکا

زمان : 105دقیقه

امتیاز:8


سیاره میمون ها  یکی از محبوبترین سوژه های هالیوود است که بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن از ظهورش به سینماها ، هنوز هم پیدا می شوند کسانی که بخواهند آن را بازسازی کنند. رمان « سیاره میمون ها » در سال 1963 به نویسندگی پیر بوله به زبان فرانسوی منتشر شد و به دنبال آن هم ساخت فیلمهای سینمایی براساس آن آغاز شد. اولین اقتباس از این رمان را فرانکلین شافنر در سال 1968 با ساخت فیلمی با بازی چارلتون هستون با عنوان « سیاره میمون ها » آغاز کرد. « سیاره میمون ها » ی شافنر یکی از برترین فیلمهای کلاسیک هالیوود در ژانر علمی تخیلی بود که توانست افتخارات زیادی را هم کسب کند. اما بازسازی هایی که سالها بعد از این اثر شد، باعثِ مخدوش شدن نام این اثر شد تا اینکه در سال 2001 ، تیم برتون در یک حرکت غیرمنتظره تصمیم گرفت تا این فیلم را بازسازی کند. تیم برتون کارگردانی است که اصولاً سوژه هایش را به سختی انتخاب می کند و نوع سوژه هایش هم معمولاً فانتزی هستند، بنابراین همانطور که انتظار می رفت بازسازی تیم برتون از « سیاره میمون ها » اثر چندان قابل توجهی در کارنامه اش به حساب نیامد و این فیلم خیلی زود فراموش شد. تا اینکه 10 سال پس از آخرین بازسازی از  «سیاره میمون ها » فیلمی تحت عنوان « ظهور سیاره میمون ها » اکران شده که البته یک بازسازی کامل از منبع اصلی به حساب نمی آید. « ظهور سیاره میمون ها » نگاهی آزاد به رمان پیر بوله دارد و در آن داستان چگونگی تسخیر این سیاره توسط میمون ها را به تصویر می کشد.

 

 

ویل رادمن ( جیمز فرانکو ) دانشمندی است که به دلیل ابتلای پدرش به بیماری آلزایمر، تصمیم گرفته تا هرطور که شده دارویی را برای از میان بردن این بیماری تولید کند. او در آزمایشگاه دارویی با عنوان ALZ 122 بوجود آورده و امیدوار است با تکمیل تحقیقاتش بر روی این واکسن بتواند بیماری آلزایمر را برای همیشه ریشه کن کند. او برای نمونه، این واکسن را بر روی یک شامپانزه ماده آزمایش می کند اما متاسفانه در ادامه راه به دلیل یک اتفاق و کشته شدن این شامپانزه ماده ، ادامه تحقیقات متوقف می شود تا نمونه ی دیگری برای ازمایش پیدا شود. اما ویل متوجه می شود که شامپانزه ماده در زمان مرگ، فرزند خود را به دنیا آورده و این بهترین فرصت برای ویل است که فرزند این شامپانزه که حاصل دستکاری های ژنتیکی هم هست ، به آزمایشگاه خود بیاورد و به ادامه تحقیقاتش بپردازد. ویل شامپانزه کوچک را نزد خود می آورد و نام  قیصر! ( اَندی سرکیس )  را بر روی او می گذارد. این شامپانزه در طی 7 سال تحقیقات و آزمایشات متعدد  و برخلاف انتظار ویل که به دنبال ریشه کنی آلزایمر بود، تبدیل به حیوانی باهوش می شود که قدرت هوش او تقریباً نزدیک به انسان است!. این نتیجه شگفت انگیز باعث می شود تا ویل تحقیقات خود را در این باره گسترش دهد اما رفتاری پرخاشگرانه از قیصر باعث می شود تا او را به قفس دیگر میمون ها بفرستند. سپس قیصر با حضور در کنار میمون ها ، صفت حیوانی اش را باز می یابد و با توجه به هوش فوق العاده ایی که دارد، رهبری میمون ها برای مبارزه علیه انسان ها را برعهده می گیرد و حالا انسانها باید خود را برای مبارزه با دسته میمون ها آماده کنند و...

 

 

مانطور که گفتم « ظهور سیاره میمون ها » یک بازسازی صرف از « سیاره میمون ها » نیست و نگاهی متفاوت و ریشه ایی به این داستان دارد. در اینجا قرار است به چگونگی تسخیر زیستگاه انسانها توسط میمون ها بررسی شود و « ظهور سیاره میمون ها » هم به خوبی توانسته این روایت را پیش ببرد. روایت داستان در « ظهور سیاره میمون ها » بسیار منطقی تر از آن است که تصور می کردم. « ظهور سیاره میمون ها » فیلمی بسیار هیجان انگیز با ضرباهنگ مناسب است که هم در بخش اکشن و هم در بخش درام ، تماشاگرش را راضی می کند. در بخش ابتدایی فیلم ما شاهد ارتباطات عاطفی بین یک پسر و پدر هستیم که سعی در نشان دادن وجود عشق در میان انسانهاست. این عشق زمانی بیشتر به چشم می آید که ویل به شامپانزه قدرت ادراک و فهم می دهد و به این ترتیب این دو هم با یکدیگر ارتباط عاطفی برقرار می کنند اما با به اصل خویش برگشتن این شامپانزه ، اکشن فیلم آغاز می شود!. در بخش اکشن هم انسجام و قاب بندی های مناسب سینمایی مشاهده می شود که بسیار هیجان انگیز است. نکته جالب درباره این فیلم این است که « ظهور سیاره میمون ها » بعضاً اشاراتی هم به اولین فیلم ساخته شده براساس این داستان می زند، به عنوان مثال در صحنه ایی ، نگهبان حیوانات در  تلویزیون در حال تماشای یکی از فیلمهای چارلتون هستون است. یا اینکه دوست صمیمی قیصر که یک اورانگوتان است ، موریس نام دارد! که اشاره ایی دارد به بازیگر فقید بریتانیایی به نام موریس ایوانز که در نخستین فیلم حضور داشت. البته بهترین و خاطره انگیز ترین این اشارات به دیالوگ معروفی است که چارلتون هستون در « سیاره میمون ها » آن را به زبان می آورد و آن این بود « دستای نفرت انگیزت رو ازم بکش ، تو یه میمون کثیفی! » ، حالا این دیالوگ بار دیگر در یک صحنه بسیار هیجان انگیز و جالب تکرار می شود و همانطور که می شد پیش بینی کرد، صدای سوت و کف تماشاگران را به همراه می آورد.

 

 


 

 

اما به نظرم نباید چندان درباره فیلمنامه و ساختار روایی « ظهور سیاره میمون ها » صحبت کرد چون هدف سازندگان این نبوده که شما را با دیالوگ های بیهوده سرگرم کنند. مهمترین نکته درباره « ظهور سیاره میمون ها » جلوه های ویژه فوق العاده آن است که همه تماشاگران را انگشت به دهان نگه خواهد داشت. ما در سالهای قبل در فیلمهایی نظیر « ارباب حلقه ها » ، « کینگ کنگ » و « آواتار » شاهد استفاده از تکنیک موشن کپچر برای هرچه بیشتر طبیعی نشان دادن موجودات تخیلی فیلم بوده ایم اما این تکنولوژی در « ظهور سیاره میمون ها » نسبت به گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است و شما اینبار بیشتر از همیشه می توانید موجودات تخیلی فیلم را باور کنید. یکی از دلائلی که قیصر در این فیلم تا بدین حد طبیعی کار شده ، حضور شخص مهمی به نام اَندی سرکیس در پشت صحنه فیلم است. همه شما بدون شک شخصیت « گالوم » در سه گانه « ارباب حلقه ها » و آن حرکات نرم بدنش که همگی آن براساس تکنیک موشن کپچر بود را بخاطر دارید، در این فیلم هم اَندی سرکیس در نقشی نسبتاً مشابه تصمیم گرفته تا به شخصیت قیصر روح و جان بدهد و در یک کلام ما را ذوق رده کند!. جلوه های ویژه این فیلم به نظرم می تواند در اُسکار امسال حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد.

 

 

 

در « ظهور سیاره میمون ها » انسانها نقش کمتری نسبت به میمون ها دارند به همین دلیل اغلب بازیگران این فیلم فرصتی برای خود نمایی پیدا نکرده اند. جیمز فرانکو در نقش ویل کاملا قابل قبول و باورپذیر است اما در صحنه های مشترک بین او و قیصر ( منظورم همان شامپانزه هست!)  ، این قیصر است که نگاه ها را به سوی خود جلب می کند. البته بازی جان لیتگاو در نقش پدری که آلزایمر دارد، واقعا قابل تحسین است.  اما بهترین بازیگر فیلم بدون شک اَندی سرکیس در نقش قیصر است. وی اگرچه بصورت رسمی در این فیلم بازی نکرده و تنها حرکات بدنش را تحویل شخصیت قیصر داده اما با اینحال بیشترین زحمت را در بین بازیگران فیلم کشیده است. احساسات و میمیک صورت قیصر که بسیار ظریف کار شده اند ، حاصل زحمت و هنر اَندی سرکیس است. در این بین یک اورانگوتان بی نظیر هم وجود دارد که به عنوان محافظ شخصی قیصر انجام وظیفه می کند!. مطمئنم که شما با دیدن این اورانگوتان و حرکات فوق العاده اش ، چشم از او برنخواهید داشت.

 

 

در آخر باید بگویم که « ظهور سیاره میمون ها » یک سورپرایز بزرگ برای تابستان بود که همه تماشاگران را غافلگیر کرد. با تماشای فیلم کهنه و حوصله بر « سیاره میمون ها »  اثر تیم برتون ، تقریباً مطمئن بودم که « ظهور سیاره میمون ها » هم تلاشی بی نتیجه برای موفقیت در گیشه است اما حالا با اطمینان می گویم که « ظهور سیاره میمون ها » را باید دید. حتی اگر تابحال نامی از این میمون ها و ماجرای تسخیر سیاره توسط آنها را نشنیده اید ، پیشنهاد می کنم این فیلم را تماشا کنید و از جلوه های ویژه آن لذت ببرید.

 

دانلود تریلرRise of the Planet of the Apes

 

نویسنده :علی ملکی

 

چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, :: 9:54 ::  نويسنده : علی ملکی
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By PICHAK :.



<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 106
بازدید ماه : 106
بازدید کل : 4694
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

 
   
فال حافظقالب وبلاگقالب وبلاگگالری عکسفاگالری عکس آلامتو